به نام خدا
سلام عليكم
خواهرم! چند نكته را در پاسخ عرض ميكنم:
1. فرموديد: شما هم به ظاهر آيه توجه كردين و از تاويلش باز موندين. تاويلش هم با اهل كتاب نيست. با ائمه معصومين هست.
پاسخ: مراد از تأويل آيه چيست؟ اگر مرادتان كساني هستند كه آيه را در عصرهاي ديگر بر آنها تطبيق كرد، اين اختصاص به ائمه ندارد. اگر به تعبير آيت الله معرفت با الغاي خصوصيت باطن آيه را «دانايان» بگيريم، ائمه يكي از مصاديق آنهايند و مصداقهاي ديگر آن هركس ديگري است كه «دانايي» دارد.
2. فرموديد: اين صحبت از شما بعيد بود كه فرمودين :((همان طور كه سياق آيه نشان ميدهد، مراد از «الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ » اهل كتاب است؛ نه ائمه(ع) كه اساساً در وقت نزول آيه هنوز پا به حيات نگذاشته بودند. )) شما اگر به عالم ذر معتقد باشيد مي دونيد كه تمام برنامه ها ريخته شده بوده و اين دنيا بستر براي اجرا و فرصت هست.
پاسخ: بايد دانست كه قرآن براي فهم مشركان عرب عصر نزول نازل شده است و وجود ائمه در عالم ذر براي آنان شناخته شده نبود و نميتوانستند از عبارت «الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ » به ائمه پي ببرند. لذا نميتواند مراد آنان باشند.
3. فرموديد: اين اوتوا العلم منظورش كسي جز پيغمبر عزيزمون و اهل بيت (عليهم السلام )نيست . علم مطلق بهشون داده شده نه يه علم نسبي مثل علم هاي ما.
پاسخ: ما نميتوانيم قرآن را بر خلاف ظاهرش معنا كنيم و معنا كردن قرآن بر خلاف ظاهرش تفسير به رأي دانسته ميشود و افتراء بر خدا به شمار ميآيد و مرتكب آن گناهكار است. مراد از علم نيز در اينجا به دليل سياق و آيات متحد الموضوع علم مطلق نيست، بلكه علم به كتاب آسماني خودشان يعني تورات است كه يهوديان از چنين علمي برخوردار بودند.
4. فرموديد:پيشنهاد مي كنم شما پا رو فراتر از تفاسير عادي و عاميانه بگذاريد استاد گرامي و تمام توجهتون را در تفسير به كلام حامل وحي و ائمه معصومين بدين .يعني به روايات رجوع كنيد.
پاسخ: توجه داشته باشيد كه حديث منسوب به ائمه در صورتي معتبر است كه با ظاهر قرآن مخالفت نداشته باشد و اگر مخالف باشد، خود ايشان فرمودند كه آن را دور بياندازيد. آن حديث از ما نيست. ما اگر مراد از «الذين اوتوا العلم» را ائمه بدانيم، خلاف ظاهر آيه است. در آيه و سياق آن و نيز زمان و مكان نزول آن هيچ قرينهاي وجود ندارد كه نشان دهد مراد ائمه هستند.
5. فرموديد: ياد داشته باشيد وصيت نبي اكرم را در دم آخر كه فرمودند بعد از من تمسك به قرآن و اهل بيت داشته باشيد .اين قرآن يه نوشته هست كه به دستمون رسيده و بدون راهنمايي و كلام معصوم فهمش دچار مشكل مي شه .حالا باز هم ارجاع مي دين اين آيه و فهمش رو به :((برويد از اهل كتاب يعني يهوديان مدينه بپرسيد.))
پاسخ: در حديث ثقلين گفته شده است كه هم به قرآن و هم به ائمه مراجعه كنيد؛ نه اين كه قرآن را از طريق مراجعه به ائمه بفهميم. ما بايد به ائمه مراجعه كنيم. اما در موضوعاتي كه در قرآن نيست. (رك: قرآن در اسلام علامه طباطبايي).
6. فرموديد: كلام آسموني محكم داره متشابه داره مجمل داره مبين داره خاص داره و مطلق داره ...و اينها هم همه از معجزه بياني آن هست. پس براي فهم اينا بايد چي كار كنيم؟
پاسخ: همه قرآن فصاحت و بلاغت دارد و لذا براي فهم معناي ظاهرياش لازم نبوده است كه به پيامبر و ائمه مراجعه كنند. لازمه سخن شما اين است كه برخي از آيات قرآن فصاحت و بلاغت نداشته است و اين سخني باطل است.
7. فرموديد: فقط ظاهر آيه رو بچسبيم؟
پاسخ: نه! اما باطنش بايد با ظاهرش ارتباط منطقي داشته باشد؛ نه اين كه مخالف ظاهرش باشد يا بيارتباط با آن.
8. فرموديد: بايد به اهلش رجوع كنيم و اون اهل من و امثال من نيستند بايد رجوع كنيم به روايات صحيح و مستند. ان شاء الله ولي امرمون مي ياد از هاج و واجي نجاتمون مي ده.
پاسخ: آري كسي كه عربي نميداند و قرائن فهم قرآن را نشاخته بايد به اهلش مراجعه كند؛ اما اينگونه نيست كه اهل قرآن فقط ائمه باشند و ديگران همه هاج و واج باشند. مگر قرآن لغز و معماست و براي گيج كردن مردم نازل شده است؟ قرآن كتاب هدايت است.
9. فرموديد: يه روايتي بود كه فردي از يكي از معصومين سوالي كردند...
پاسخ:اين روايت هرچه باشد، اگر به معناي غيرقابل فهم بودن قرآن باشد، باطل است و بايد دور انداخته شود.
10. فرموديد: من و شما ي شيعه بايد متفاوت باشيم و از اين تقاسير اجتهادي و مبتني بر تاريخ و ادبيات عرب و نكات بلاغي و ....پا رو فراتر بگذاريم و به كلام معصوم رجوع كنيم براي فهم تاويل و فهم ژرف و عميق اين كلام آسموني.
پاسخ: خود ائمه فرمودهاند كه به قرآن مراجعه كنيد و از آن هدايت بگيريد و حتي اگر حديث ما مخالف قرآن بود، دور بياندازيد. اين يعني ما هم قرآن و هم حديث ائمه و هم موافقت و مخالفت حديث ايشان را با قرآن ميفهميم.
موفق باشيد.