بسم الله الرحمن الرحیم
رواق منظر چشم من آشیانه توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست
نیمه شعبان سال 255 هجری قمری بود . امام حسن عسگری(ع) کسی را پی عمه بزرگوارشون _حکیمه خانم _ فرستادند و ازشون خواستن که امشب افطار را پیش ما باشید . چون قراره امشب خدای بزرگ حجت خودش را آشکار کنه. مولود مبارکی که با تولدش زمین مرده زنده می شه به دنیا می یاد .
حکیمه خانم از حضرت پرسیدند این مولود مبارک از چه زنی خواهد بود ؟
حضرت پاسخ دادند :(نرجس)
بعد حکیمه خانم گفتند : (( من که چیزی از علائم بارداری در نرجس نمی بینم .))
حتی نزدیک تر رفتند و او را نگاه کردند ولی باز اثری از حمل ندیدند .
بعد موضوع را خدمت امام حسن عسگری (ع) گفتن .حضرت تبسمی کردند. و فرمودند : (( عمه موقع طلوع فجر اثر حمل آشکار می شود.))
بعد نقل کردند که تا هنگام طلوع فجر مراقب نرجس بودند .
نزدیک طلوع که شد ناگهان بلند شدند و به سمت ایشون شتافتن.
نام خدا را به ایشون می خوندن و زمزمه می کردن .
امام با صدای بلند فرمودند:(( عمه! سوره انا انزلناه را به او قرائت کنید ))
حالش را جویا شدند .
در جواب گفتند :(( آنچه آقا فرمود ظاهر شد ))
زمانیکه سوره انا انزلناه را قرائت می کردند آن جنین هم در شکم مادر با حکیمه خانم می خواندند. و بعد سلام کردند.
حکیمه خانم وقتی صدای او را شنیدند وحشت کردند.
امام حسن عسگری (ع) صدا زدند.عمه ! از کار خداوند تعجب نکن .
هنوز صحبت امام تموم نشده بود که نرجس از نظر ایشون ناپدید شد .
مثل اینکه میان حکیمه خانم و او پرده ای آویخته باشن.
عمه امام فریاد کشان به سوی ایشان رفتند .
حضرت فرمودند :(( عمه ! برگرد که او را در جای خودش می بینی .))
زمانیکه برگشتند چیزی نگذشته بود که پرده برداشته شد و دیدند نوری از او می درخشد که دیدگانشون را خیره می کنه .
بعد طفلی رو دیدند که سجده می کنه و بعد روی زانو نشسته در حالیکه انگشتانش را به سوی آسمان داشت می گفت :
(( اشهد ان لا اله الا الله و ان جدی رسول الله و ان ابی امیر المومنین و بعد تمام امامان را تک تک نام
برد تا به خودش رسید و بعد گفت :
(( اللهم انجزلی وعدی و اتمم لی امری و ثبت وطاتی و املاء الارض بی قسطا و عدلا ))
یعنی :
(( خدایا ! آنچه به من وعده دادی مرحمت کن و سرنوشتم را به انجام برسون قدم هام رو ثابت کن و
به وسیله من زمین را پر از عدل و داد کن .))
و اینجوری بود که این مولود مبارک به دنیا اومد .
بله درسته حالا این وجود نازنین که همه منتظر ظهورش هستن به دنیا اومده و همه انتظار می کشن و اسمش را به زبون می یارن و لحظه شماری برای
حضورش می کنن.
آخه الان خیلی از دیده ها نامحرم هستن و لیاقت دیدن حضرت رو ندارن .
گرچه پنهان ز نظر چهره زیبای تو نیست
چه کنم دیده من لایق دیدار تو نیست
و خیلی ها هم که تقوای الهی را پیشه کردن و دلشون ظرف جلب رضایت و محبت الهی هست از فیض دیدارشون محروم نیستن .
اما به هر حال خودم را می گم باید دل از چیزایی که دنباله روش بودن بی فایدست بکنم و شیش دنگ حواسم پیش امام زمانم باشه .
راه نظر بر همگان بسته ام
تا تو نظر بر دل زارم کنی
می دونم برا عاشقی نباید دنبال دلیل عقلی باشم و برای به زبون آوردن نامت نباید منتظر فرصت مناسب باشم چون همه زمان ها و مکان ها برای بردن نام تو مناسب هست .
چون می دونم امام زمان یعنی : (( پیشوای زمان و مکان و همه لحظات زندگی بشر.))
برای یک غریق در نفس که تو امواج پر تلاطم این دریا گرفتار شده زمانی مناسب هست فریاد بزنه و طلب نجات کنه که خودش را در معرض خطر می بینه
البته هرچند غریق نجات ما شیعه ها همه زمان به یادمون هست .
حالا زمان غیبت کبری هست و همان زمان گرفتاری آدما توی امواج خروشان فساد و ظلم و جنگ و فقر و صد تا بلای دیگه که هر روز هزاران نفر رو تو کام
نابودی خودش فرو می بره و هیچ کسی نمی تونه این بشر را نجات بده مگر اون ذخیره الهی که هیچ کس واقعا با تمام وجودش صداش نمی کنه .
کی رو دیدید وقتی داره غرق می شه و دست و پا می زنه به جای صدا زدن ناجی خودش به دشمنش پناه ببره و از اون طلب کمک کنه ؟؟؟؟؟؟
درسته این کار ها کار شیطونه . که ما ها رو وسوسه می کنه و ما را از صدا زدن و کمک خواستن از مهدی موعود (ع) باز می داره .
می گه :(( هنوز وقتش نیست . آخه هنوز که جهان آماده ظهورش نیست و ... خیلی چیزای دیگه.))
در صورتیکه هر لحظه باید صداش بزنیم بگیم :(( یا بقیه الله ! یا عزیز الزهراء!....))
تو هر مکان و هر زمان و تو هر مناسبتی اسم مقدسش رو زینت بخش زندگیمون کنیم .
بعضی وقتا اگه بشینیم و به حال زار خودمون گریه کنیم راه دوری نرفتیم .
آخه گریه دردامون را فریاد می زنه .
آخه گریه عقده دلمون را باز می کنه .
گریه فریاد اعتراضمون هست .
بعضی وقتا هم گریه وسیله می شه .آره وسیله می شه برای رسیدن به خواسته هامون .
به خدا باید گریه کنیم . آخه چقدر محرومیت ؟؟؟
14 قرن شوخی نیست . آدم از صاحب و مولاش دور باشه .
خدایا توفیق گریه کردن به هممون بده . گریه برای محرومیت از امام عصرمون .
این گریه می خواد ما را از خواب غفلت بیدار کنه . بهمون بگه راهت رو تا الان اشتباه رفتی . بسه . کافیه .
به خدا آقامون خودش هم منتظره . دستش را به سمتمون دراز کرده . ای خدا چرا نمی بینیم .
بمیرم برای غربتت امام زمان .
چرا دوری تو تقدیر ما شد ؟؟؟
عجب دردی گریبانگیر ما شد!
کی می گه گریه نکنیم ؟؟؟؟ وقتی امام صادق (ع) چنان اشک می ریختند که اصحابشون وحشت زده می شدند که چه مصیبتی به آن حضرت وارد شده
که اینطوری اشک می ریزند ؟؟؟
آیا فرزندشون از دار دنیا رفته ؟؟؟
یا بلا و حادثه ای براشون پیش اومده ؟؟؟
اون چه مصیبتی هست که ایشون براشون پیش اومده و اینطور داغدار هستن ؟؟؟
اون حضرت می فرمودند :((این ناله و اشک در فراق آقا و سروری هست که غیبتش خواب را از من ربوده و مصیبت های دائمی را بر من وارد نموده .))
حالا تو جاییکه امام معصومی مثل امام صادق (ع) اینطور در فراق ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) اشک می ریزند و ناله می کنند و ایشون را آقا و
سرور خود خطاب می کنند دیگه وظیفه ما مشخص هست .
به خدا اگه ما بخواهیم ظهور نزدیک می شه . حتما نباید دست روی دست گذاشت تا ظلم و ستم و دوری از خدا به نهایتش برسه تا خدا فرج را در آخرین
زمان ممکن انجام بده . اگر هممون از خدا بخواهیم ظهور حضرت نزدیک می شه .
اینجوری که ما پیش می ریم و تو خواب غفلت فرو رفتیم دست دشمنای دین را برای هرچی که می خوان بگن و تبلیغ سو ء کنن باز می گذاریم و امام
زمانومون را تنها.
ما باید تمام سعی و تلاشمون را بکنیم تا حضرت را به تمام دنیا معرفی کنیم .فقط کافیه به ندای مهدی فاطمه (س) توجه کنیم .
24 ساعته ندای (( هل من ناصر ینصرنی )) را می گه ولی ما غافلیم . باید از خودمون شروع کنیم دیگه نباید محروم باشیم و دل مرده باشیم .
اگه بیماریم باید پی دوا درمون باشیم .
طبیب دردمندان آگهی از درد پنهانم
طبیبان را بگو جز تو طبیبی را نمی خواهم
به خدا امام زمانمون مظلومه . غریبه .
تو غربت و تنهایی هست . آخه چرا باید اینقدر ما با کارامون بین خودمون و عزیز زهرا (س) فاصله ایجاد کنیم .به خدا دل آقا از دست گناهایی که بعضی از
ما شیعه ها انجام می دیم خونه و اون موقعی که نامه اعمالمون را داره نظاره می کنه اشک می ریزه .
خیلی جاهاستکه نیاز به یک سرپرست داریم . درست مثل یه بچه یتیم که پدر از دست داده . دین هم سرپرست و مجری می خواد .نباید هرکس هر طور
دلش خواست و هوای نفسش اقتضا کرد از اون به نفع خودش استفاده کنه .
اللهم هذا دینک اصبح باکیا لفقد ولیک
فصل علی محمد و آل محمد
و عجل فرج ولیک رحمه لدینک
اللهم و هذا کتابک اصبح باکیا لفقد ولیک
فصل علی محمد و آل محمد
و عجل فرج ولیک رحمه لکتابک
اللهم و هذه اعین المومنین اصبحت باکیه لفقد ولیک
فصل علی محمد و آل محمد
و عجل فرج ولیک رحمه للمومنین
اللهم صل علی محمد و آل محمد
دین و قرآن و چشم های مومنین در فراق ولی تو ای خدا گریان هست .
خدایا! در ظهور آن وجود نازنین تعجیل کن تا به دین و کتابت و مومنین رحم کرده باشی .
خلاصه اینکه باید از خواب غفلت بیرون بیایم و به پناه بی پناهان حضرت بقیه الله (روحی لمقدمه فداه) متوسل بشیم .
همه باید اراده کنیم .آخه تا چند سال دیگه گل نرگس مهدی فاطمه (س) چشم منتظر باشه تا ما از سفر گناه برگردیم .و دیگه نگیم غائب است .
باید به این تنهایی پایان بدیم .باید دنباله روی درسی باشیم که شهدا به ما دادن . اینکه زندگی چیزی نیست مگر فدا کردن جان و مال برای وجود امام زمان
(ع) . شهدا این درس قشنگ رو با خون خودشون برای ما سرمشق کردن و نوشتن.
چرا سرمشق هامون را نمونه قرار نمی دیم و انجام نمی دیم .نگفتن هنر مرد اینه که اگه شهادت هم نصیبش نشد با فدا کردن خواسته های دل و آبرو
فدایی امام زمانش باشه .
دیگه زمانش رسیده که فراق عزیز زهرا (س)به سر بیاد .
دیگه دوست ندارم این نوشته رو بخونم که تو کتاب نوشته بود :(( امام زمان خطاب به حاج محمد علی فشندی در جمکران فرموده بود :(( شیعیان ما به
اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد ))
خدایا ! نیمه شعبان امسال را دیگه به آبروی حضرت زهرا (س) سال ظهورش قرار بده و ما را جزء یاران و خادمینش قرار بده .
غم عشقت بیابون پرورم کرد شرر زد بر دل و خاکسترم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد
با همه این حرفا آقا جون بقیه الله !
به قول بچه ها اگه حجاب ظهورت حضور پست من بی لیاقته دعا کن بمیرم .
آخه انتظار بسه دیگه .
چرا نمی یای؟؟؟؟