سفارش تبلیغ
صبا ویژن

افق بیکران روح من

تاثیر تکرار و تلقین در زندگی شنبه 86/6/10 ساعت 5:5 عصر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

هیچ چی مثل تکرار و تلقین عبارت های تاکیدی موثر نمی تونه ضمیر نا خود آگاه ما رو تحت تاثیر قرار بده .

 

انژی حاصل از یه عبارت تاکیدی به اندازه ای هست که یه دفعه نیرو های خفته و پنهون شخصی رو بیدار می کنه .

 

هر واژه انرژی خاص خودش رو داره .

اثر پذیری افراد مختلف از یه انرژی یکسان مختلف هست .

 

یه مثال بزنم قشنگ تر متوجه منظورم بشید :

من منظم هستم . نظم در زندگی من جاریه . من سرشار از نظم الهی هستم . نظم الهی مجودم رو گرفته . و...

اگر چه محتوا و مضمون همه این جمله ها یکیه ولی تاثیر گذاری و حد انرژی هر کدوم متفاوت هست .

 

یه پیشنهاد :

هر روز صبح وقتی از خواب بیدار می شی و هر شب وقتی می خوای بخوابی و هر وقت که فرصت مناسب گیر آوردی یه سری عبارت های تاکیدی موثر در اعتماد به نفس رو که لیاقت و شایستگی تو رو تایید می کنه به زبونت جاری کن . حتی برو جلو آیینه و این کلمات رو بگو . احساس کن در عین واحد هم خودت داری این کلمات رو زمزمه می کنی و هم یه نفر به تو این حرفا رو می زنه .

 

بگو :

1) من یه موجود شایسته و سزاوارم

2)اشرف مخلوقاتم

3) در اوج آفرینش هستم

4) اعتماد به نفسم عالیه

5) من به لطف خدا به آنچه اراده می کنم توانا هستم

6) تکیه و پشتوانم همیشه قدرت الهی هست

7) روح الهی در من جاریه

8)و ....

 

اصلا می دونی چیه بشین یه وقتی بگذار یه سری عبارت های تاکیدی رو بنویس .

باصدای بلند یا در درون خودت هر وقت زمانی رو گیر آوردی بگو .

به عبارت هایی که می گی فکر کن .

بنویسشون .

اگه قدرت تکرار و تلقین یه سری عبارت های تاکیدی رو بدونی لحظه ای رو هدر نمی دی .

هر وقت که فرصتی برات پیش اومد شروع کن .

اول از خودت شروع کن  . بعد کم کم برات درونی می شه . و می تونی همین روش رو برای خانوادت و اطرافیان بکار ببری .

 

بازم می گم ارزش خودت رو بشناس و برای خودت اهمیتی قائل شو .

مظهر صفات خدا قدر خودت رو بدون

ازتون التماس دعا دارم .

خواهر کوچیکتون


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

نیاز به جلب توجه دیگران شنبه 86/6/10 ساعت 5:2 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

کسانیکه خودشون رو خوب پذیرفتند اعتماد به نفس فوق العاده چشم گیری دارند .

 

یعنی چه؟ 

در درون خودشون رو تایید می کنن.

برای انسان بودنشون ارزش قائل هستن .

از توانایی رشد و پیشرفت و خلاقیت و نو اندیشی خودشون لذت می برند .

از خودشون رضایت خاطر دارن .

و ...

 

نقطه بر عکس اینها :

کسانیکه خودشان نسبت به خود چنین محبت و توجهی رو ندارن .

نیاز پیدا می کنن که این خلاء رو از طرف یه نر یا افرادی پر کنن.

 

 

این بیماری هست می خواد واقعی باشه یا تظاهر کنه !

 

یکی که مورد تایید خودش باشه و به نیاز های جسمی روحیش توجه داره خیلی کم به بیماری مبتلا می شه .

حتی فکر بیمار شدن یعنی یه جورایی نیاز به جلب توجه دیگران هم در ذهنش راه پیدا نمی کنه .

 

ولی کسیکه اعتماد به نفس نداره :

 

واقعا بیمار می شه تا توجه و محبت دیگران را بر انگیزه . یا اینکه خوش رو به بیماری می زنه تا به این مقصود برسه .

 

مثلا پاش به آرومی یه جایی می خوره و دو سه روز لنگ لنگ کنون راه می ره .

یا اینکه همیشه حالت سرما خورده به خودش می گیره . یا یه سردرد رو بهانه می کنه .

 

اما در کل فرقی نمی کنه که بیماری واقعی باشه یا نه در هر حال علت اصلی این رفتار ها نیاز به جلب توجه و محبت دیگران هست .

وقتی به این هدف می رسه توجه و محبت اطرافیاش را به خودش جلب می کنه و راضی می شه و انتظار می کشه تا دوباره بیمار بشه .

 

دوستان خوب من قبل از مبتلا شدن به این حالت از خودتون مراقبت کنید .

به خودتون عشق بورزید .

به خودتون و نیازهاتون عمیق احترام بگذارید . و توجه کنید .

حتی اگه بیمار هم شدین خودتون از خودتون دلجویی کنید .

برای خودتون دعای خیر و سلامتی کنید .

 

 

در پناه حق باشید.

خواهر کوچیکتون رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید .


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

بسم الله الرحمن الرحیم

رواق منظر چشم من آشیانه توست

کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

نیمه شعبان سال 255 هجری قمری بود . امام حسن عسگری(ع) کسی را پی عمه بزرگوارشون _حکیمه خانم _ فرستادند و ازشون خواستن که امشب افطار را پیش ما باشید . چون قراره امشب خدای بزرگ حجت خودش را آشکار کنه. مولود مبارکی که با تولدش زمین مرده زنده می شه به دنیا می یاد .

حکیمه خانم از حضرت پرسیدند این مولود مبارک از چه زنی خواهد بود ؟

حضرت پاسخ دادند :(نرجس)

بعد حکیمه خانم گفتند : (( من که چیزی از علائم بارداری در نرجس نمی بینم .))

حتی نزدیک تر رفتند و او را نگاه کردند ولی باز اثری از حمل ندیدند .

بعد موضوع را خدمت امام حسن عسگری (ع) گفتن .حضرت تبسمی کردند. و فرمودند : (( عمه موقع طلوع فجر اثر حمل آشکار می شود.))

بعد نقل کردند که تا هنگام طلوع فجر مراقب نرجس بودند .

نزدیک طلوع که شد ناگهان بلند شدند و به سمت ایشون شتافتن.

نام خدا را به ایشون می خوندن و زمزمه می کردن .

امام با صدای بلند فرمودند:(( عمه! سوره انا انزلناه را به او قرائت کنید ))

حالش را جویا شدند .

در جواب گفتند :(( آنچه آقا فرمود ظاهر شد ))

زمانیکه سوره انا انزلناه را قرائت می کردند آن جنین هم در شکم مادر با حکیمه خانم می خواندند. و بعد سلام کردند.

حکیمه خانم وقتی صدای او را شنیدند وحشت کردند.

امام حسن عسگری (ع) صدا زدند.عمه ! از کار خداوند تعجب نکن .

هنوز صحبت امام تموم نشده بود که نرجس از نظر ایشون ناپدید شد .

مثل اینکه میان حکیمه خانم و او پرده ای آویخته باشن.

عمه امام فریاد کشان به سوی ایشان رفتند .

حضرت فرمودند :(( عمه ! برگرد که او را در جای خودش می بینی .))

زمانیکه برگشتند چیزی نگذشته بود که پرده برداشته شد و دیدند نوری از او می درخشد که دیدگانشون را خیره می کنه .

بعد طفلی رو دیدند که سجده می کنه و بعد روی زانو نشسته در حالیکه انگشتانش را به سوی آسمان داشت می گفت :

(( اشهد ان لا اله الا الله و ان جدی رسول الله و ان ابی امیر المومنین و بعد تمام امامان را تک تک نام

 

برد تا به خودش رسید و بعد گفت :

 

(( اللهم انجزلی وعدی و اتمم لی امری و ثبت وطاتی و املاء الارض بی قسطا و عدلا ))

یعنی :

(( خدایا ! آنچه به من وعده دادی مرحمت کن و سرنوشتم را به انجام برسون قدم هام رو ثابت کن و

به وسیله من زمین را پر از عدل و داد کن .))

و اینجوری بود که این مولود مبارک به دنیا اومد .

بله درسته حالا این وجود نازنین که همه منتظر ظهورش هستن به دنیا اومده و همه انتظار می کشن و اسمش را به زبون می یارن و لحظه شماری برای

حضورش می کنن.

آخه الان خیلی از دیده ها نامحرم هستن و لیاقت دیدن حضرت رو ندارن .

گرچه پنهان ز نظر چهره زیبای تو نیست

چه کنم دیده من لایق دیدار تو نیست

و خیلی ها هم که تقوای الهی را پیشه کردن و دلشون ظرف جلب رضایت و محبت الهی هست از فیض دیدارشون محروم نیستن .

اما به هر حال خودم را می گم باید دل از چیزایی که دنباله روش بودن بی فایدست بکنم و شیش دنگ حواسم پیش امام زمانم باشه .

راه نظر بر همگان بسته ام

تا تو نظر بر دل زارم کنی

می دونم برا عاشقی نباید دنبال دلیل عقلی باشم و برای به زبون آوردن نامت نباید منتظر فرصت مناسب باشم چون همه زمان ها و مکان ها برای بردن نام تو مناسب هست .

چون می دونم امام زمان یعنی : (( پیشوای زمان و مکان و همه لحظات زندگی بشر.))

برای یک غریق در نفس که تو امواج پر تلاطم این دریا گرفتار شده زمانی مناسب هست فریاد بزنه و طلب نجات کنه که خودش را در معرض خطر می بینه

البته هرچند غریق نجات ما شیعه ها همه زمان به یادمون هست .

 

حالا زمان غیبت کبری هست و همان زمان گرفتاری آدما توی امواج خروشان فساد و ظلم و جنگ و فقر و صد تا بلای دیگه که هر روز هزاران نفر رو تو کام

نابودی خودش فرو می بره و هیچ کسی نمی تونه این بشر را نجات بده مگر اون ذخیره الهی که هیچ کس واقعا با تمام وجودش صداش نمی کنه .

کی رو دیدید وقتی داره غرق می شه و دست و پا می زنه به جای صدا زدن ناجی خودش به دشمنش پناه ببره و از اون طلب کمک کنه ؟؟؟؟؟؟

درسته این کار ها کار شیطونه . که ما ها رو وسوسه می کنه و ما را از صدا زدن و کمک خواستن از مهدی موعود (ع) باز می داره .

می گه :(( هنوز وقتش نیست . آخه هنوز که جهان آماده ظهورش نیست و ... خیلی چیزای دیگه.))

در صورتیکه هر لحظه باید صداش بزنیم بگیم :(( یا بقیه الله ! یا عزیز الزهراء!....))

تو هر مکان و هر زمان و تو هر مناسبتی اسم مقدسش رو زینت بخش زندگیمون کنیم .

بعضی وقتا اگه بشینیم و به حال زار خودمون گریه کنیم راه دوری نرفتیم .

آخه گریه دردامون را فریاد می زنه .

آخه گریه عقده دلمون را باز می کنه .

گریه فریاد اعتراضمون هست .

بعضی وقتا هم گریه وسیله می شه .آره وسیله می شه برای رسیدن به خواسته هامون .

به خدا باید گریه کنیم . آخه چقدر محرومیت ؟؟؟

14 قرن شوخی نیست . آدم از صاحب و مولاش دور باشه .

خدایا توفیق گریه کردن به هممون بده . گریه برای محرومیت از امام عصرمون .

این گریه می خواد ما را از خواب غفلت بیدار کنه . بهمون بگه راهت رو تا الان اشتباه رفتی . بسه . کافیه .

به خدا آقامون خودش هم منتظره . دستش را به سمتمون دراز کرده . ای خدا چرا نمی بینیم .

بمیرم برای غربتت امام زمان .

چرا دوری تو تقدیر ما شد ؟؟؟

عجب دردی گریبانگیر ما شد!

کی می گه گریه نکنیم ؟؟؟؟ وقتی امام صادق (ع) چنان اشک می ریختند که اصحابشون وحشت زده می شدند که چه مصیبتی به آن حضرت وارد شده

که اینطوری اشک می ریزند ؟؟؟

آیا فرزندشون از دار دنیا رفته ؟؟؟

یا بلا و حادثه ای براشون پیش اومده ؟؟؟

اون چه مصیبتی هست که ایشون براشون پیش اومده و اینطور داغدار هستن ؟؟؟

اون حضرت می فرمودند :((این ناله و اشک در فراق آقا و سروری هست که غیبتش خواب را از من ربوده و مصیبت های دائمی را بر من وارد نموده .))

حالا تو جاییکه امام معصومی مثل امام صادق (ع) اینطور در فراق ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) اشک می ریزند و ناله می کنند و ایشون را آقا و

سرور خود خطاب می کنند دیگه وظیفه ما مشخص هست .

به خدا اگه ما بخواهیم ظهور نزدیک می شه . حتما نباید دست روی دست گذاشت تا ظلم و ستم و دوری از خدا به نهایتش برسه تا خدا فرج را در آخرین

زمان ممکن انجام بده . اگر هممون از خدا بخواهیم ظهور حضرت نزدیک می شه .

اینجوری که ما پیش می ریم و تو خواب غفلت فرو رفتیم دست دشمنای دین را برای هرچی که می خوان بگن و تبلیغ سو ء کنن باز می گذاریم و امام

زمانومون را تنها.

ما باید تمام سعی و تلاشمون را بکنیم تا حضرت را به تمام دنیا معرفی کنیم .فقط کافیه به ندای مهدی فاطمه (س) توجه کنیم .

24 ساعته ندای (( هل من ناصر ینصرنی )) را می گه ولی ما غافلیم . باید از خودمون شروع کنیم دیگه نباید محروم باشیم و دل مرده باشیم .

اگه بیماریم باید پی دوا درمون باشیم .

طبیب دردمندان آگهی از درد پنهانم

طبیبان را بگو جز تو طبیبی را نمی خواهم

به خدا امام زمانمون مظلومه . غریبه .

تو غربت و تنهایی هست . آخه چرا باید اینقدر ما با کارامون بین خودمون و عزیز زهرا (س) فاصله ایجاد کنیم .به خدا دل آقا از دست گناهایی که بعضی از

ما شیعه ها انجام می دیم خونه و اون موقعی که نامه اعمالمون را داره نظاره می کنه اشک می ریزه .

خیلی جاهاستکه نیاز به یک سرپرست داریم . درست مثل یه بچه یتیم که پدر از دست داده . دین هم سرپرست و مجری می خواد .نباید هرکس هر طور

دلش خواست و هوای نفسش اقتضا کرد از اون به نفع خودش استفاده کنه .

اللهم هذا دینک اصبح باکیا لفقد ولیک

فصل علی محمد و آل محمد

و عجل فرج ولیک رحمه لدینک

اللهم و هذا کتابک اصبح باکیا لفقد ولیک

فصل علی محمد و آل محمد

و عجل فرج ولیک رحمه لکتابک

اللهم و هذه اعین المومنین اصبحت باکیه لفقد ولیک

فصل علی محمد و آل محمد

و عجل فرج ولیک رحمه للمومنین

اللهم صل علی محمد و آل محمد

دین و قرآن و چشم های مومنین در فراق ولی تو ای خدا گریان هست .

خدایا! در ظهور آن وجود نازنین تعجیل کن تا به دین و کتابت و مومنین رحم کرده باشی .

خلاصه اینکه باید از خواب غفلت بیرون بیایم و به پناه بی پناهان حضرت بقیه الله (روحی لمقدمه فداه) متوسل بشیم .

همه باید اراده کنیم .آخه تا چند سال دیگه گل نرگس مهدی فاطمه (س) چشم منتظر باشه تا ما از سفر گناه برگردیم .و دیگه نگیم غائب است .

باید به این تنهایی پایان بدیم .باید دنباله روی درسی باشیم که شهدا به ما دادن . اینکه زندگی چیزی نیست مگر فدا کردن جان و مال برای وجود امام زمان

(ع) . شهدا این درس قشنگ رو با خون خودشون برای ما سرمشق کردن و نوشتن.

چرا سرمشق هامون را نمونه قرار نمی دیم و انجام نمی دیم .نگفتن هنر مرد اینه که اگه شهادت هم نصیبش نشد با فدا کردن خواسته های دل و آبرو

فدایی امام زمانش باشه .

دیگه زمانش رسیده که فراق عزیز زهرا (س)به سر بیاد .

دیگه دوست ندارم این نوشته رو بخونم که تو کتاب نوشته بود :(( امام زمان خطاب به حاج محمد علی فشندی در جمکران فرموده بود :(( شیعیان ما به

اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند اگر بخواهند دعا می کنند و فرج ما می رسد ))

خدایا ! نیمه شعبان امسال را دیگه به آبروی حضرت زهرا (س) سال ظهورش قرار بده و ما را جزء یاران و خادمینش قرار بده .

غم عشقت بیابون پرورم کرد شرر زد بر دل و خاکسترم کرد

به ما گفتی صبوری کن صبوری صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد

با همه این حرفا آقا جون بقیه الله !

به قول بچه ها اگه حجاب ظهورت حضور پست من بی لیاقته دعا کن بمیرم .

آخه انتظار بسه دیگه .

چرا نمی یای؟؟؟؟


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

عشق و مقتدای فاطمه یکشنبه 86/4/31 ساعت 9:40 عصر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یه روز قشنگ از روزای خوب خدا  فاطمه بنت اسد (س)در نهایت عفت و عظمت آروم آروم به طرف خونه خدا می یومد .

پرده کعبه رو به دست گرفت

با خداش مناجات می کرد

حال خوشی داشت

خدایا ! به حق کسیکه این خونه را بنا کرد

به حق این طفل که در رحم دارم

تولد فرزندم را بر من آسان کن !

ناگهان دیوار کعبه باز شد.

خانوم وارد کعبه شدند .

دیوار دوباره به حالت اولش برگشت.

4 خانوم مجلله ایستاده بودند .

آخه اومده بودن به استقبال.

همه سلام کردن .و جواب گرفتن .

فاطمه بنت اسد نشست  اونها هم در مقابلش نشستند .

در نهایت کمال محبت می کردند .

ناگهان فرزند عزیزشون علی ابن ابیطالب (علیه السلام )متولد شد.

چه کودکی ! صورتش مثله خورشید می درخشید .

حضرت در همون لحظه اول تولد بندگیشون را اثبات کردن .

سر به سجده گذاشتن .

اشهد ان لا اله الا الله و ان محمد عبده و رسوله و اشهد ان علیا وصی محمد رسول الله

 

و اینگونه عشق و مقتداو مولاو امام فاطمه اولین شهیده راه ولایت قدم بر دنیا گذاشت .

دوست داری بدونی اون 4 خانوم کیا بودن که مادرش را همراهی و کمک کردن ؟؟؟

بله  درسته حضرت حوا  و حضرت مریم (س) و آسیه همسر فرعون و مادر موسی (علیه السلام ) بودند .

 

 

و حالا این فرزند که پا به این دنیای بی وفا گذاشته تحولی در دنیا و بعد از خودش ایجاد می کنه جاذبه هایی داره که دل هر مشتاقی رو به سوی خودش جلب می کنه .

می گه :

اگه خدا کفیل رزق هست چرا غصه می خوری؟

اگه رزق تقسیم شده  پس چرا حرص می زنی ؟

اگه دنیا رو فریبنده می بینی این همه اعتماد بهش چرا می کنی ؟

اگه بهشت رو حق می دونی چرا به ایمان تظاهر می کنی؟

اگه قبر رو حق می دونی پس این ساختمونای محکم چیه ؟

اگه جهنم رو حق می دونی این همه ناحق کردنت چیه ؟

اگه حساب رو حق می دونی جمع مال حرامت چیه ؟

اگه می گی قیامت حقه خیانت کردنت به مردم چیه ؟

اگه می گی که شیطون دشمن ما آدماست پس چرا پیرو راهش تو می شی ؟

 

میلاد مولود کعبه رو به همه عالمیان تبریک می گم

ان شاء الله حوائج قلبی همه دوستان روا شه

من حقیر رو هم از دعای خیرتون فراموش نکنید

که خیلی محتاجم !


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

بسم الله الرحمن الرحیم
هرچه می توانی سطح معرفت مردم را نسبت به امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف)نسبت به فرج نسبت به قیام حضرت و نسبت به محرومیت های غیبت بالا ببر تا جاده های ظهور هموار بشه .
آماده دیدار حضرت باشیم نه اینکه فقط صحبت کنیم که این وظیفه هر شیعه و محبی هست .
همین الان با خودت عهد کن تو هر پست  و مقامی هستی به خودت و خدای خودت قول بده در هر حدی که می تونی با این کار محبت بقیه الله را جلب کنی .
خدا به هممون توفیق خدمت به مولامون مهدی فاطمه را بده .
االتماس دعا


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

بزرگ ترین آرزوی شیعه در لیله الرغائب

 

ظهور مهدی فاطمه (س) ارواحنا لمقدمه فداه

 

آتش عشق تو در سینه نهفتن

تا کی ؟

همه شب از غم هجر تو نخفتن

تا کی؟

طعنه از غیر تو ای یار

شنیدن تا کی؟

روی نادیده و اوصاف تو گفتن

تا کی؟

چهره بگشای که رخسار تو

دیدن دارد

سخن از لعل تو ای دوست

شنیدن دارد

 

 

التماس دعا


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

استعانت از قرآن کریم در شفای جسمانی سه شنبه 86/4/19 ساعت 10:37 عصر

 

بسم اللله الرحمن الرحیم

 

و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمومنین

ما از قرآن آنچه را که شفا و رحمتی برای مومنان است نازل کردیم .

(( سوره اسراء /82))

 

شراب مختلف الوانه فیه شفاء للناس

نوشیدنی رنگارنگی است که در آن برای مردم شفایی است .

((سوره نمل /62))

 

شفاء لما فی الصدور

برای آن ( بیماری هایی ) که در سینه ها (ی مردم ) است  شفاست .

(( سوره یونس /58))

 

یکی از جهات شفابخش قرآن آهنگ دلنشین آن است که از عالمروح است و تاثیر فراوانی بر جسم و روان آدمی دارد .

لکل شیء حلیه و حلیه القرآن الصوت الحسن

برای هر چیزی زینتی است و زینت قرآن آوای نیکو است .

 

در دستور تلاوت قرآن آمده است قرآن را با آهنگی حزین و نغمه ای دلنشین تلاوت کنید . بگریید و بگریانید .

اصولا عبارات و جمله بندی های قرآن به گونه ای تنظیم شده است که روان یکنواخت و هماهنگ و همساز باشد .دارای تاثیر عجیب و مجب حیرت و شگفتی عالمیان .

با توجه به تاثیر موسیقی بر روح و روان آدمی باید بدانیم انواع مختلف موسیقی در زمینه های مختلف فرایند های روانی مختلفی هم دارد .

البته باید تاکید کرد که غیر از نوع موسیقی تیپ شخصیت و وضع سواد و آموزش فرهنگی و هنری و خلق و خوی و هیجانات و آگاهی و هوشیاری شاخص هایی هستند که در تاثیر موسیقی دخالت دارند .

با توجه به به اصل تاثیر موسیقی و مکانیسم آن در کاهش درد پژوهشگری با توجه به اصالت موسیقی قرائت قرآن و وسعت توجه عامه مردم به آن و تقدسی که قرآ ن در جامعه دارد تصمیم گرفت تا با انجام یک بررسی علمی میزان تاثیر استفاده از آوای قرآن در کاهش درد های بعد از اعمال جراحی را نشان دهد .

و به دنبال او بررسی های دیگری هم انجام شد .

الان به گزارش مختصری از تحقیق نیمه تجربی در این زمینه که در سال های 1373_1372 در دانشگاه تربیت مدرس انجام گرفته می پردازم .

جامعه این پژوهش را کلیه بیمارانی که در بخش های جراحی بیمارستان سینا وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی _درمانی بستری بوده و تحت عمل جراحی شکم قرار گرفته بودند تشکیل داده است .

شرایط آنها که به عنوان نمونه انتخاب شدند به شرح زیر بوده:

1) سن : نومنه هایی که سن آنها از 15 سال بیشتر و از 75 سال کمتر بوده .( به خاطر متفاوت بودن این دو گروه سنی از نظر تکامل شناخت و متفاوت بودن بیان و تعبیر درد در کودکان و بزرگسالان .)

 

2) نوع عمل جراحی: آپاندیسیت .فتق . کیسه صفرا. رحم و یا هر عمل جراحی درمانی یا تشخیصی که خط یا برش جراحی در ناحیه شکم بیمار بوده.

3) تحصیلات : نمونه هایی که حداقل دارای سواد خواندن و نوشتن باشند.

4) عدم اعتیاد به مصرف داروهای مسکن

5) عدم ابتلا به درد های مزمن

6) عدم ابتلا به بیماری های روانی و مصرف داروهای موثر بر اعصاب

7)عدم ابتلا به اختلالات دستگاه شنوایی

بیماران پس از انتخاب بطور تصادفی در دو گروه آزمون و شاهد قرار گرفتند .و جهت تسکین درد بیماران گروه آزمون از آوای قرآن کریم به مدت 20دقیقه و با صدای استاد شحات محمد انور که سوره مبارکه یوسف(ع) را تلاوت می نمودند استفاده گردید و در گروه شاهد مداخله ای صورت نگرفت.

در عین حال هر دو گروه مجاز بودند از خدمات روزمره مراقبتی بخش بهره مند گردند .

صدای استاد شحات جهت هر بیمار گروه آزمون 3مرتبه و هر بار به مدت 20دقیقه از طریق ضبط صوت و هدفون پخش می گردبید و در هنگام استماع آیات الهی از بیمار درخواست می شد که در وضعیت راحت خود قرار گرفته و چشمان خود راببندد ( حذف محرکات بینایی)و هر بار قبل و بعد از استماع آیات قرآن کریم شدت درد بیمار با کلیه متغیر های همراه _ علائم حیاتی و علائم رفتاری و... اندازه گیری و ثبت می گردید .

فرد قاری و سبک قرائت و سوره ه مورد نظر با صلاحدید و مشورت قاریان ممتاز کشور و بعد از تایید توسط اساتید انتخاتب شد .

در یک مطالعه اولیه 20دقیقه مطلوب ترین زمانی بود که نمونه های بیمار با علاقه و اشتیاق به قرآن کریم عمیقا گوش می دادند .

در بعضی از نمونه ها درخواست ادامه شنیدن صوت قرآن کریم را داشتند به آنها اجازه استماع را در صورت تمایل دادند و در صورت تمایل به قطع پخش بلافاصله آن را قطع می کردند .

بعد از جمع آوری اطلاعات موارد با استفاده از نرم افزار های کامپیتری مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار گرفتو از روش های مختلف آماری جهت حصول به اهداف طرح استفاده کردند .

58% مورد پژوهش زنان و 42% مردان بودند .

55% نمونه ها سنی بین 30_15و کمترین آنها در محدوده سنی(65_46)

33% فقط دارای سواد خواندن و نوشتن

3%دارای تحصیلات عالیه دانشگاهی

شغل 30% آنها خانه داری

30% دانشجو و دانش آموز

15% کارمند و بقیه شغل آزاد

45% سابقه بستری شدن در بیمارستان و 36%سابقه عمل جراحی قبلی را داشتند .

میانگین کاهش درد در گروه قرآنی و غیر قرآنی کاملا متفاوت بود میزان کاهش درد در گروهی که به قرآن کریم مشتاقانه گوش سپرده بودند به مراتب از گروه شاهد بیشتر بود.

30% نمونه ها میزان تاثیر آوای قرآن را ((عالی)) توصیف کردند .50% خوب بیان نمودند

این در حالیست که در گروه مقابل چنین میزان تاثیری به مراتب پایین تر از گروه قرآنی بوده است . شدت علائم رفتاری همراه درد در گروهی که به قرآن کریم گوش داده بودند به مراتب کمتر از گروه شاهد بود .

علائم حیاتی در گروه قرآنی کاملا تعدیل یافته و میزان مصرف مسکن در این گروه کمتر از گروه شاهد بوده است .

از طرف دیگر گروهی بودند که در اوج شدت درد در حین استماع کلام الهی در خواب فرو رفتند (( نهایت تاثیر ))البته به دلیل اینکه آنها نمی توانستند پاسخگوی پرسش های مربوط به طول زمان تلاوت قرآن کریم باشندوارد مجمعه مطالعات آماری نشدند.

نتیجه حاصل از پژوهش بیانگر تاثیر قابل توجه و شگرف آوای قرآن کریم بر کاهش میزان دردبعد از عمل جراحی است و به عنوان یک روش ساده و سالم و کم هزینه آزمایش شده .

روشی علمی عینی و سهل الوصول و معتبر و قابل استفاده همکه بیماران جامعه است .

 

 

 

الا بذکر الله تطمئن القلوب

بدانید که دلها فقط با یاد خدا آرام می شود .

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

سوی الله فی قبضته یکشنبه 86/4/10 ساعت 8:58 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

الاسلام هو التسلیم

و

التسلیم هوالیقین

و

الیقین هوالتصدیق

و

التصدیق هو الاقرار

و

الاقرار هو العمل

 

همه سوی الله فی قبضته

نفسی نمی کشیم مگر با او همه درقبضه او هستیم تسلیم و مطیع او هستیم .

نمونه خیلی محسوس آن پیر شدن افراد است . تا موی سر انسان فرمان ما را نمی برد و با کهولت سن سفید می شود .

کمر خم می شود و ....همه وهمه فرمان خدا رامی برند.

تمام ما سوی الله عبد خدا هستند.مطیعند چه میل داشته باشند وچه میل نداشته باشند .

اگر مایل بودند = مومن و حتی اگر مایلنبودند ولی در قبضه او بودند = کافر و شقی

پس چه بهتر دراین راه همه تسلیم باشیم .

بعد تسلیم که شدیم اقراربه عمل هم پیدا میکنیم .

میشه کسی امام حسین( علیه السلام ) را قبول کنه بعد تو مجلس عزا داریش نشینه!؟؟؟

پس اقرار به عمل هم می یاره.

با یک بسم الله خودمون را جلو می اندازیم .یادخدارا پیشمی اندازیم وعده گاه رو به خاطر می آریم بعد خودش عمل رو هم بهمون یاد می ده .

که چه کار کنیم بعد به وعده گاه برسیم و کی به وعده نزدیک بشیم .

اون وعده ای که خدابا هامون گذاشته و ازمون اقرار گرفته.

پس هر وقت یاد وعده گاه کنیم همه چیز ردیف می شه .

زیاد یاد قیامت کنیم . یاد زمانیکه خدا خلقت کرد . آخر سر هم به پیشش می ریم .

درسته: (( انا لله و انا الیه راجعون ))

یه چیزی الان که نشستیم می تونیم هم آن وقت را نگاه کنیم و هم الان را که با خداییم .

هردو یک جاست .

نمی تونیم همیشه اینجا باشیم اما هر وقت خسته شدیم می تونی ازاونجا یاد کنی .

از این به بعد یه قراری می گذاریم : هر وقت خواستیم نماز بخونیم یاد معاد کنیم وضومون را با عجله نگیریم .

تا بقیه نماز رو بخونیم این مساله رو مد نظر داشته باشیم .

اونجاست که تسلیم واقعی می شیمو حس می کنیم .

می بینیم که ما که آخرش باید از همه چیز دست بکشیم پس چه بهتر که خودمون این آمادگی را ایجاد کنیم در خودمون .

عمل بدون فکر و حساب نمی شه .

خودمون را از هرچی غیر خداست  فارغ کنیم .

برای این کار هم کافیه رضا شی تاغصه چیزای دیگه رو نداشته باشی .

بعد الرضالا سخط

بعد از رضا دیگه آفتی نیست . اگر راضی بودن از یقین بالاتر نباشه کمتر هم نیست اصلا از نشانه های یقین هست .

اگه به این مرحله رضایت رسیدی دل به دریا زدی .

رضوان من الله اکبر

آن بهشتی که نامش رضوان هست بزرگ تر هست .

رضوان = رضای خدا از عبد و رضای عبد از خدا و هر دو اینها یکی هست و قابل تفکیک نیست .

آره راضی شیم راه را برای تسلیم شدن و یقین و تصدیق و اقرار و عملمون هموار کنیم .

 

 

از همتون التماس دعا دارم .

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

نجاست باطنی چهارشنبه 86/3/9 ساعت 7:45 عصر

بسم الله الرحمن الرحیم

 به یاد او که منتهای آرزوست و غایت سفر زندگی

و ذکرش آرام بخش جان هاست  .

 

***************

الطهور نصف الایمان

 

طهارت : پاکی . نزاهت و پاکی از هر چیز کثیف .

 

دستورات شرع مقدس اسلام  نتیجه اش طهارت است . همانطور که در قرآن فرموده :(( ولکن یرید لیطهرکم ))

این کار با انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات انجام می شود .

 

 

فردیکه این دنیا تزکیه شده جایگاهش بهشت است و کسیکه ناپاکی روحی دارد جایگاهش در دوزخ است .

 

لذا به کرات در آیات قرآن می بینیم هر کس نفس خود را تزکیه کند رستگار است .

 

نجاسات ظاهری را همه می شناسیم و نیازی به یاد آوری نیست .

وقتی به نجاست ظاهری اهمیت می دهیم و سعی در پاکی و برطرف سکردن نجاست داریم

حالا تکلیف ما در قبال دلمان چیست ؟؟؟؟؟؟

 

این دل که باید جایگاه تابش نور الهی باشد چقدر باید پاک و طهور باشد؟؟؟؟؟؟؟

 

اولین نجاست  باطنی کبر و فخر و هوی است .

پس اگر ذره ای کبر در دلمان بود باید بدانیم پیش  خدا جایی نداریم زیرا که شیطان را به واسطه کبرش راندند . چون خود را بزرگ دید و کوچک حقیقی شد .

 

حضرت علی ( علیه السلام ) در خطبه نهج البلاغه فرمایشاتی به این مضمون داند :(( چگونه خداوند بشری را با کبر در بهشت جا می دهد که ملکی را به واسطه آن از بهشت بیرون نمود ؟؟؟؟))

 

فخر بر دیگری هم ناشی از جهل و تاریکی است . و از موهومات .

نعمت خدا را از آن خود دیدن  است و (( ان الله لا یحب کل مختار فخور )) .

 

تابع هوای نفس بودن هم که ضد خدا پرستی و در قرآن مورد سرزنش است (( ا رایت من اتخذ الهه هواه )) .

 

پس این سه نجاست باطنی مانند سگ و خوک و کافر که از نجاسات ظاهری هست. و وجوه تطبیق متعدد دارد .

 

بعد از آن (( الحقد و الحسد و العداوه )) : کینه و حسد و دشمنی که مانند لاشه مردار است .

 

هر دلی که در آن این 3 صفت رذیله را نسبت به مسلمانی داشت باید بداند که موجبات مرگ دل همراه اوست .

 

 

در مرحله بعد شهوترانی است که رغبت به نجاست است .

 

 

بعد غفلت است که مانند شراب نجس است

چون منشاء بسیاری از انحرافات همیت غفلت از یاد خداست .

 

آدم مست خوب و بد را نمی فهمد بدبختی هم که از یاد خدا غافل است بازیچه شیطان است .

 

(( السکران عروس الشیطان ))

 

دلی که غافل هست در معرض گناه واقع می شود پس دلی بی ارزش است .

 

(( و لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون ))

 

بله اینگونه صاحبان قلب های غافل مانند : 4 پایان یا گمراه تر از ایشانند .

 

در کل این مطالب گفته شد تا مقدمه ای برای اهمیت دادن بیشتر به نجاسات باطنی  باشد .

 

تا یقین به برطرف شدن نجاست باطنی نکردیم نباید آرام و قرار بگیریم .

در حالیکه وضع مردمان معمولا بر عکس شده است و به برطرف کرن نجاسات ظاهری خیلی بیشتر اهمیت می دهند حتی تا جاییکه به وسوسه می افتند و خود را در دام شیطان می اندازند .

 

پس باید کم کم به فکر زائل کردن این نجاسات باشیم .

 

مثلا چاره کبر تواضع است و چاره کینه و عداوت یقین قلبی به خداوند است .

و روزه آ تش نشان شهوت و اقسام ذکر چاره غفلت و اول و آخر بندگی خدا .

پس نتیجه بگیریم :

 

چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است

بر رخ او نظر از آیینه پاک انداز

 

 

 

عجب نبود اگر از قرآن نصیبت نیست جز نقشی                     که از خورشید جز گرمی نبیند چشم نابینا

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

 

بسم الله الرحمن الرحیم

فاطمه(س) آن کس که دوستان و ذریه اش را از آتش جهنم نگاه می دارد .

دارای فضایل مشترک با 14 معصوم( علیهم السلام) در قرآن هست .

از افراد صراط مستقیم

شرکت کننده در مباهله ( سوره آل عمرا آیه 61)

از شجره طیبه : به گفته نبی اکرم ( ص): من شجره هستم و فاطمه شاخه آن و علی عامل باروری آن و حسن و حسین میوه و دوستداران آنان از امتم برگ های

آ ن درخت می باشند و سپس فرمودند سوگند به آن کسی که مرا به راستی برگزید آنان در بهشت جاویدانند .

از خوانندگان خداوند و جویندگان وسیله

از صابرین بر طاعت و گرسنگی و فقر

از اهل بیت نبوت

از افراد مشمول آیه متقین ( سوره فرقان آیه 74)

از مشمولین آیه تطهیر ( سوره ازاحزاب آیه33)

از ذوی القربی : از خویشاوندان رسول (ص) که مودت و محبت نسبت به آنان واجب شده .

 

 

من مان علی حب آل محمد مات شهیدا

هرکس بر محبت آل محمد بمیرد شهید مرده است .

 

 

به فرموده رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ):

آگاهخ باشید هرکس بر محبت آل محمد بمیرد آمرزیده از دنیا رفته است و توبه کننده مرده است و ملک الموت مژده ورود به بهشت به اوئ می دهد و بعد از او منکر و نکیر این نوید را به او می دهند و خداوند قبر او را مزار فرشتگان رحمت قرار می دهد

و

هر کس با دشمنی آل محمد ( ص) از دنیا برود در روز قیامت در حالی وارد محشر می شود که بر پیشانی و بین دو چشمش نوشته شده است :

(( مایوس از رحمت خدا ))

و کافر از دنیا رفته است و بوی بهشت به مشامش نمی رسد .

 

حضرت زهرا از مومنان و از شب زنده داران و از پیروان واقعی پیامبر (ص) و از دریا هی پر برکت و از ایثار گراتن و اطعام کنندگان بودند .

ایشان از جمله کسانی هستند که فرشتگان در شب قدر بر آن ها نازل می شوند ....

 

 

 

 

 


نوشته شده توسط: فاطمه گودرزی

خداشناسی

<      1   2   3   4   5   >>   >

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
322088


:: بازدیدهای امروز ::
2


:: بازدیدهای دیروز ::
17



:: درباره من ::

افق بیکران روح من

فاطمه گودرزی
بیاییم منیت ها را بشکنیم .

:: لینک به وبلاگ ::

افق بیکران روح من


:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

خداشناسی[33] .


:: آرشیو ::

ا لیس الصبح قریب یا مهدی (( عج ...
پاییز 1386
تابستان 1386



:: خبرنامه ::

 

:: موسیقی وبلاگ::


:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو