بسم الله الرحمن الرحیم
به یاد او که منتهای آرزوست و غایت سفر زندگی
و ذکرش آرام بخش جان هاست .
***************
الطهور نصف الایمان
طهارت : پاکی . نزاهت و پاکی از هر چیز کثیف .
دستورات شرع مقدس اسلام نتیجه اش طهارت است . همانطور که در قرآن فرموده :(( ولکن یرید لیطهرکم ))
این کار با انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات و مکروهات انجام می شود .
فردیکه این دنیا تزکیه شده جایگاهش بهشت است و کسیکه ناپاکی روحی دارد جایگاهش در دوزخ است .
لذا به کرات در آیات قرآن می بینیم هر کس نفس خود را تزکیه کند رستگار است .
نجاسات ظاهری را همه می شناسیم و نیازی به یاد آوری نیست .
وقتی به نجاست ظاهری اهمیت می دهیم و سعی در پاکی و برطرف سکردن نجاست داریم
حالا تکلیف ما در قبال دلمان چیست ؟؟؟؟؟؟
این دل که باید جایگاه تابش نور الهی باشد چقدر باید پاک و طهور باشد؟؟؟؟؟؟؟
اولین نجاست باطنی کبر و فخر و هوی است .
پس اگر ذره ای کبر در دلمان بود باید بدانیم پیش خدا جایی نداریم زیرا که شیطان را به واسطه کبرش راندند . چون خود را بزرگ دید و کوچک حقیقی شد .
حضرت علی ( علیه السلام ) در خطبه نهج البلاغه فرمایشاتی به این مضمون داند :(( چگونه خداوند بشری را با کبر در بهشت جا می دهد که ملکی را به واسطه آن از بهشت بیرون نمود ؟؟؟؟))
فخر بر دیگری هم ناشی از جهل و تاریکی است . و از موهومات .
نعمت خدا را از آن خود دیدن است و (( ان الله لا یحب کل مختار فخور )) .
تابع هوای نفس بودن هم که ضد خدا پرستی و در قرآن مورد سرزنش است (( ا رایت من اتخذ الهه هواه )) .
پس این سه نجاست باطنی مانند سگ و خوک و کافر که از نجاسات ظاهری هست. و وجوه تطبیق متعدد دارد .
بعد از آن (( الحقد و الحسد و العداوه )) : کینه و حسد و دشمنی که مانند لاشه مردار است .
هر دلی که در آن این 3 صفت رذیله را نسبت به مسلمانی داشت باید بداند که موجبات مرگ دل همراه اوست .
در مرحله بعد شهوترانی است که رغبت به نجاست است .
بعد غفلت است که مانند شراب نجس است
چون منشاء بسیاری از انحرافات همیت غفلت از یاد خداست .
آدم مست خوب و بد را نمی فهمد بدبختی هم که از یاد خدا غافل است بازیچه شیطان است .
(( السکران عروس الشیطان ))
دلی که غافل هست در معرض گناه واقع می شود پس دلی بی ارزش است .
(( و لقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم آذان لا یسمعون بها اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون ))
بله اینگونه صاحبان قلب های غافل مانند : 4 پایان یا گمراه تر از ایشانند .
در کل این مطالب گفته شد تا مقدمه ای برای اهمیت دادن بیشتر به نجاسات باطنی باشد .
تا یقین به برطرف شدن نجاست باطنی نکردیم نباید آرام و قرار بگیریم .
در حالیکه وضع مردمان معمولا بر عکس شده است و به برطرف کرن نجاسات ظاهری خیلی بیشتر اهمیت می دهند حتی تا جاییکه به وسوسه می افتند و خود را در دام شیطان می اندازند .
پس باید کم کم به فکر زائل کردن این نجاسات باشیم .
مثلا چاره کبر تواضع است و چاره کینه و عداوت یقین قلبی به خداوند است .
و روزه آ تش نشان شهوت و اقسام ذکر چاره غفلت و اول و آخر بندگی خدا .
پس نتیجه بگیریم :
چشم آلوده نظر از رخ جانان دور است
بر رخ او نظر از آیینه پاک انداز
عجب نبود اگر از قرآن نصیبت نیست جز نقشی که از خورشید جز گرمی نبیند چشم نابینا